استراتژی پروانه آهنی معکوس (inverse iron butterfly ) چیست؟

استراتژی کاورد کال در اختیار معامله مقدماتی

مقدمه

استراتژی پروانه‌آهنی معکوس (Inverse Iron Butterfly) یک شیوه پیشرفته در معاملات اختیار معامله است که برای گرفتن سود از نوسانات قوی قیمت طراحی شده است، بدون نیاز به پیش‌بینی جهت حرکت بازار. معامله‌گر با ترکیب خرید و فروش هم‌زمان چند اختیار با قیمت‌های اعمال متفاوت، موقعیتی ایجاد می‌کند که در صورتی که دارایی پایه به‌طور چشمگیری بالا یا پایین برود، سود قابل توجهی پدید می‌آورد. 
بر خلاف پروانه‌آهنی کلاسیک که روی ثبات قیمت شرط می‌بندد، این نسخه معکوس از افزایش نوسان بهره می‌برد. با وجود پتانسیل سود بالا، پیاده‌سازی صحیح نیازمند درک دقیق نقطه سر به سر، مدیریت زمان (تتا) و انتخاب مناسب قیمت‌های اعمال است تا هزینه پرمیوم و ریسک‌های پنهان کنترل شوند.

 

ساختار تکنیکی استراتژی

Inverse Iron Butterfly از چهار قرارداد آپشن هم‌سررسید تشکیل می‌شود: خرید یک Call و یک Put در قیمت اعمال میانی (معمولاً ATM)، و فروش یک Call بالاتر و یک Put پایین‌تر از قیمت میانی. 
این ترکیب در واقع معادل دو اسپرد همزمان است که با هم قرار گرفته‌اند تا در سطوح دور از قیمت میانی سود تولید کنند. اهمیت این ساختار در ایجاد دو بازوی سود در دو سمت قیمت است: اگر قیمت به‌طور معنی‌داری افزایش یابد، Call خریداری‌شده سودآور می‌شود و Call فروخته‌شده ارزش کمتری خواهد داشت؛ در جهت مقابل، سقوط شدید قیمت باعث سود Put خریداری‌شده و بی‌ارزش شدن Put فروخته‌شده می‌شود. نقطه کلیدی، اختلاف بین قیمت‌های اعمال و هزینه خالص پرمیوم است که تعیین‌کننده نقاط سر به سر و ارزش انتهایی موقعیت خواهد بود.

 

محاسبه پرمیوم و نقطه ورود

برای ارزیابی این استراتژی ابتدا باید خالص پرمیوم پرداختی یا دریافتی محاسبه شود. خالص پرمیوم برابر است با مجموع پرمیوم‌های پرداختی برای خریدها منهای مجموع پرمیوم‌های دریافتی از فروش‌ها. اگر خالص مثبت باشد، معامله‌گر به‌صورت Net Debit وارد می‌شود (پرداخت اولیه) و در صورت منفی بودن، Net Credit خواهد بود. 
این رقم نقش حیاتی در تعیین نقاط سر به سر دارد: نقاط سر به سر بالا و پایین معمولاً با افزودن یا کم کردن خالص پرمیوم از قیمت‌های اعمال فروخته‌شده مشخص می‌شوند. بنابراین پیش از باز کردن موقعیت، باید به‌دقت پرمیوم‌های گزینه‌ها بررسی و هزینه معامله با توجه به اسپردها و کمیسیون‌ها محاسبه شود.

 

نقاط سر به سر و محدوده‌های سود و زیان

استراتژی معکوس دارای دو نقطه سر به سر است. نقطه سر به سر بالا برابر است با قیمت اعمال Call فروخته‌شده به‌اضافه خالص پرمیوم (در حالت Net Debit)؛ نقطه سر به سر پایین برابر است با قیمت اعمال Put فروخته‌شده منهای خالص پرمیوم. اگر قیمت دارایی تا زمان سررسید از هر یک از این نقاط عبور کند، معامله‌گر وارد ناحیه سود خواهد شد.
 حداکثر سود در صورتی رخ می‌دهد که قیمت به‌گونه‌ای حرکت کند که اختیارهای خریداری‌شده در ناحیه قابل‌توجه سود قرار گیرند و اختیارهای فروخته‌شده کم‌ارزش شوند یا بی‌ارزش گردند. حداکثر زیان معمولاً برابر با خالص پرمیوم پرداخت‌شده است (در حالت Net Debit)؛ یعنی اگر نوسان کافی رخ ندهد و قیمت در نزدیکی قیمت‌های میانی باقی بماند، پرداخت اولیه پرمیوم از بین خواهد رفت.

 

زمان‌بندی اجرای استراتژی و نقش رویدادها

به‌طور کلی، این استراتژی زمانی مناسب است که انتظار نوسانات قوی در بازه زمانی کوتاه تا میان‌مدت وجود دارد. نمونه‌های متداول شامل پیش از انتشار گزارش‌های درآمد، اعلامیه‌های سیاست‌گذاری بانک مرکزی، یا رخدادهای سیاسی-اقتصادی با پتانسیل شوک قیمتی است.
معامله‌گران حرفه‌ای معمولاً ورودی را نزدیک به آغاز دوره‌ای که نوسان انتظار می‌رود قرار می‌دهند تا از کاهش بیش‌ازحد ارزش زمانی که فروشنده‌ها بهره‌مند می‌شوند جلوگیری کنند. اگر رویداد در فاصله بسیار کوتاه از تاریخ انقضا باشد، پرمیوم‌ها ممکن است به‌علت افزایش implied volatility گران باشند؛ بنابراین تصمیم‌گیری باید بر مبنای ترکیبی از پیش‌بینی نوسان و هزینه ورود انجام شود.

 

تاثیر زوال زمانی (تتا) و وگا

اهمیت تتا در این استراتژی غیرقابل انکار است. خرید آپشن‌ها برابر است با تحمل کاهش ارزش زمانی با گذشت زمان، در حالی که فروش آپشن‌ها از این زوال بهره می‌برند. در Inverse Iron Butterfly، خالص تأثیر تتا بسته به ساختار پرمیوم می‌تواند به سود یا ضرر ختم شود، اما چون معامله‌گر دو آپشن خریداری‌شده دارد، افزایش زمان تا رخداد مورد انتظار می‌تواند هزینه نگهداری موقعیت را بالا ببرد.
از سوی دیگر، وگا (حساسیت به نوسانات ضمنی) در این استراتژی مثبت است؛ یعنی افزایش implied volatility معمولاً به نفع دارندگان موقعیت معکوس عمل می‌کند، چرا که قیمت آپشن‌های خریداری‌شده بالا می‌رود و فاصله تا نقاط سر به سر کمتر می‌شود.

 

مدیریت ریسک و اصلاح موقعیت

برای کنترل ریسک، پیشنهاد می‌شود: 
۱) اندازه موقعیت را با توجه به کل سرمایه و ریسک قابل قبول محدود نگه دارید.
۲) از سفارش‌های توقف ذهنی یا واقعی برای خروج از موقعیت در نقاط مشخص استفاده کنید.
۳) در صورت تغییر ناگهانی شرایط بازار، با بستن بخشی از موقعیت یا تبدیل آن به استراتژی دیگری (مثلاً تبدیل به استرادل یا اسپرد ساده) ریسک را تعدیل کنید. 
معامله‌گران حرفه‌ای گاهی برای کاهش هزینه خالص از استراتژی‌های پیراپورتفویلی یا هجینگ با قراردادهای آتی استفاده می‌کنند تا در صورت عدم تحقق نوسان، زیان را محدود سازند.

 

هزینه‌های پنهان و نکات عملی

علاوه بر پرمیوم، هزینه‌های معاملاتی شامل اسپردهای خرید/فروش، کمیسیون کارگزاری و هزینه‌های مرتبط با نقدشوندگی باید لحاظ شوند. در بازارهایی با عمق کم ممکن است اجرای چهار تراکنش هم‌زمان چالش‌زا باشد و لغزش قیمت باعث افزایش هزینه واقعی ورود گردد.
 انتخاب تاریخ انقضا مناسب و فاصله منطقی بین قیمت‌های اعمال (Strike Width) نیز اهمیت دارد: اگر فاصله‌ زیاد باشد، نیاز به تغییرات بزرگ‌تر قیمت برای رسیدن به سود است؛ اگر فاصله کوچک باشد، پرمیوم‌ها ممکن است ساختار سود را محدود کنند.

 

برای چه معامله‌گرانی مناسب است؟ 

Inverse Iron Butterfly بیشتر مناسب معامله‌گران میان‌تاپیشرفته است که تجربه کار با ابزارهای مشتقه، فهم ریسک‌های تورمی و نوسان ضمنی و توانایی مدیریت چندپوزیشن هم‌زمان را دارند. همچنین نیازمند پایش فعال و انعطاف‌پذیری در تصمیم‌گیری‌اند؛ زیرا شرایط بازار می‌تواند به‌سرعت تغییر کند و استراتژی باید متناسب با واقعیت‌های نو تغییر کند. به معامله‌گران مبتدی پیشنهاد می‌شود ابتدا با نسخه‌های ساده‌تر اسپرد و استرادل کار کنند و مهارت‌های پرایسینگ آپشن و مدیریت ریسک را بیاموزند.

 

سخن آخر

مزیت اصلی این روش، قابلیت سود در هر دو جهت بازار است؛ نقطه ضعف عمده، نیاز به نوسان زیاد و اثر منفی زوال زمانی در صورت عدم تحقق حرکت مورد انتظار. 
پیش از استفاده، معامله‌گر باید سناریوهای مختلف قیمت تا تاریخ سررسید را شبیه‌سازی کند، حساسیت موقعیت به تغییرات ضمنی نوسان و قیمت را بررسی کند و یک برنامه خروج دقیق داشته باشد. با رعایت این اصول و اجرای مدیریت ریسک منظم، می‌توان از قابلیت‌های این استراتژی در سبد معاملاتی بهره برد.
معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند باید آمادگی مدیریت فعال موقعیت و کنترل ریسک‌های ناشی از کاهش ارزش زمانی را داشته باشند. برای معامله‌گرانی که به‌دنبال بستری مطمئن و تخصصی برای انجام معاملات مشتقه هستند، کارگزاری گنجینه می‌تواند گزینه‌ای قابل اعتماد باشد.

 

سؤالات متداول

۱. پروانه‌آهنی معکوس بیشتر برای چه شرایطی در بازار مناسب است؟

این استراتژی زمانی بهترین عملکرد را دارد که انتظار نوسانات شدید وجود دارد اما جهت حرکت بازار مشخص نیست؛ مثل قبل از انتشار گزارش‌های مالی، رویدادهای اقتصادی مهم یا دوره‌های عدم قطعیت سیاسی.

۲. آیا ریسک این استراتژی محدود است؟

بله. در حالت استاندارد، حداکثر زیان برابر است با خالص پرمیوم پرداختی برای ورود به معامله. بنابراین معامله‌گر از ابتدا می‌داند که در بدترین سناریو چه مقدار ممکن است از دست بدهد.

۳. تفاوت این استراتژی با Iron Butterfly معمولی چیست؟

در نسخه کلاسیک، معامله‌گر به‌دنبال ثبات قیمت است و از عدم نوسان سود می‌برد؛ اما در نسخه معکوس، نوسان شدید منبع اصلی سود است. به عبارتی، پروانه‌آهنی معکوس یک استراتژی «نوسان‌محور» است نه «ثبات‌محور».

۴. چه کسانی بهتر است از این استراتژی استفاده کنند؟

این روش برای معامله‌گران حرفه‌ای یا نیمه‌حرفه‌ای مناسب است؛ افرادی که با مفهوم پرمیوم، وگا، تتا و نحوه محاسبه سود و زیان در آپشن‌ها آشنا هستند و می‌توانند موقعیت را مدیریت و در صورت نیاز اصلاح کنند.